اول این متن رو بخونید. این رو یکی از اقوام تو تلگرام برام فرستاد برام. نمیدونم چرا. شاید چون توش انتخاب رسته و تست اینا داشت. ولی به هر حال اول بخونیدش.
بعدش شروع میکنیم به نقد و اینکه چطور استادانه میشه با این سری پیام ها تفکرات غرب گرای خودمون رو (حال کردی اصطلاحو؟) به مرکز خانواده تزریق کنیم.
دکتر هلاکویی :
من برای فرزندم از این کارتهای آموزش لغات فارسی و انگلیسی نمیخرم. از دو سالگی مغزش را با یک مشت فکر مزخرف مثل “یاد نگرفتن لغات فلان مبحث” درگیر نمیکنم. فرزندم را میبرم پارک. میگذارم آزادانه بدود. حتی گاهی زمین بخورد. میگذارم فرزندم با بچههای همسن خودش گرگم به هوا بازی کند. میگذارم بهترین تفریحش وقتهایی که میرویم پیک نیک گل بازی باشد نه پز دادن سطح زبان انگلیسی به دختر عموهایش. من برای فرزندم خمیر بازی میخرم. خاله بازی میکنم با او. بعضی وقتها میگذارم دکتر بشود و با چوب بستنیاش معاینهام کند. اما به خاطر چشم و همچشمي او را به كلاس زبان انگليسي و فرانسه، باله و ژيميناستيك نميبرم.فرزندم که بزرگ تر بشود میگذارمش کلاس نقاشی. کلاس موسیقی. کلاس رقص حتی. فرزندم را برای ۱۵ گرفتن در دیکتهای که کلا هشت تا کلمه است دعوا نمیکنم. بخاطر ننوشتن مشقهایش سرش داد نمیزنم و هیچ وقت خریدن عروسک را جایزه بیست گرفتنش قرار نمیدهم. با معلمی که بخواهد درس نخواندن فرزندم را مایه خجالت بداند برخورد میکنم. و مدام به خاطر اینکه توانسته “جان مریم” را با انگشتان کوچکش به قشنگی بنوازد گونهاش را میبوسم.
من میگذارم فرزندم توی خانه کنار من شیرینی درست کند. دست زدن به چرخ خیاطیام را برایش ممنوع نمیکنم.عکس گرفتن با دوربین خودم را ممنوع نمیکنم. همیشه لباسهای رنگی میدوزم برایش و بهش یاد آوری میکنم که رسالت بزرگی در شاد کردن دل مردم دارد. من فرزندم را برای انتخاب رشته دبیرستانش پیش مشاور نمیبرم. بهش زمان کنکور را یادآوری نمیکنم. تعداد تستهایش را نمیشمارم و میگذارم آن راهی را برود که از ته ته ته دلش دوست دارد.
برای فرزندم و دوستهایش مهمانیهای کوچک خودمانی میگیرم. با دوستهایش دوست میشوم. رفت و آمد با قشر خاصی از افراد یا جنس خاصی از آدمها را قدغن نمیکنم. به او انقدر محبت ميكنم و به او احترام ميگذارم تا در رابطه با جنس مخالف خودش بتواند تصمیم درست را بگیرد. حتی شاید اسم دخترم را بگذارم گلنار که اگر کسی عاشقش شد و خواست شعری برایش بگوید ریتم آهنگین تری توی شعرش بیاید. هر کدام از لوازم آرایشم را که بخواهد بهش میدهم و میگذارم خودش به این نتیجه برسد که با چه ظاهری قشنگ تر است.
من میدانم که فرزندم شاید نابغه بزرگی نشود. شاید دانشجوی نمونهای نباشد. شاید حتی دانش آموز درس خوانی هم نباشد اما بی شک انسان بزرگی خواهد شد. فرزندم کسی میشود که قدر رنگها را میداند. ارزش بوها را میداند. و تک تک ثانیههایی که چیزهای ریز زندگی را میبیند از خودش، وجودش، تک تک سلولهای بدنش، از من و پدرش، از مردم کشورش و از خدای خودش راضی است. فرزندم کسی میشود که دیدنش حس خوبی به بقیه میدهد. فرزندم کارهای بزرگی برای آدمها میکند. و از همه مهم تر یادش نمیرود که با لبخند کوچکش روز آدمهای غمزده عصبی از همه جا نا امید از همه شاکی را عوض کند. من به جای همه درسهایی که خواندهام، به جای همه تستهایی که زدهام، به جای همه مقالههایی که نوشتهام، فقط برای تربیت کردن همچین فرزندی خودم را تحسین میکنم
صمیمانه تقدیم به تمام پدران و مادران این مرزو بوم….
خوب : بسم الله
دکتر هلاکویی
خوب … این حاجی مون که اصلا نمیشناسم کی هست این متن رو نگفته . چون منبع معتبری پیدا نکردم ازش!
من برای فرزندم از این کارتهای آموزش لغات فارسی و انگلیسی نمیخرم. از دو سالگی مغزش را با یک مشت فکر مزخرف مثل “یاد نگرفتن لغات فلان مبحث” درگیر نمیکنم. فرزندم را میبرم پارک. میگذارم آزادانه بدود. حتی گاهی زمین بخورد. میگذارم فرزندم با بچههای همسن خودش گرگم به هوا بازی کند. میگذارم بهترین تفریحش وقتهایی که میرویم پیک نیک گل بازی باشد نه پز دادن سطح زبان انگلیسی به دختر عموهایش. من برای فرزندم خمیر بازی میخرم. خاله بازی میکنم با او. بعضی وقتها میگذارم دکتر بشود و با چوب بستنیاش معاینهام کند. اما به خاطر چشم و همچشمي او را به كلاس زبان انگليسي و فرانسه، باله و ژيميناستيك نميبرم.
تا اینجاش که واقعا زیبا بود. من هم خوشم اومد و هیچ موشکول نداره که !!
فرزندم که بزرگ تر بشود میگذارمش کلاس نقاشی. کلاس موسیقی. کلاس رقص حتی.
چی شد؟ رقص ؟ یعو از چیزای خلاقیت آمیز و کار با فکر میرسه به رقص 😐 level و درجه نقاشی و موسیقی کجا و رقص کجا. رقص که تکون دادن اندام برای جلوه گری و نوعی حرکات برای رها شدن از دیوانگی لحظه ایه! موقع رقصیدن شما کنترل خودتون رو ندارید . (قبول کنید دیگه…)
فرزندم را برای ۱۵ گرفتن در دیکتهای که کلا هشت تا کلمه است دعوا نمیکنم. بخاطر ننوشتن مشقهایش سرش داد نمیزنم و هیچ وقت خریدن عروسک را جایزه بیست گرفتنش قرار نمیدهم.
اساسا پس چرا بچتو بردی مدرسه؟ که درس بخونه؟ پس چرا بچت رو برای درس خوندن تربیت نمیکنی؟ کی گفته استفاده از استراتژی چماق و هویج اگه درست استفاده شه غلطه؟
با معلمی که بخواهد درس نخواندن فرزندم را مایه خجالت بداند برخورد میکنم.
پس معلم کلا حقی نداره دیگه؟ مگه معلم کارش آموزش نیست؟ پس باید مسئول آموزش ندیدن کودک باشه و اونو “به شیوه درست” تنبیه کنه.
من به شخصه دو تا معلم دارم که خیلی دوستشون دارم. و وقتی دیدم که با نمره های پایین من ناراحت شدند و غر زدند تلاش خودمو مضاعف کردم که خوشحالشون کنم و شد. هرچند در نهایت به نفع خودم بود ولی …
و مدام به خاطر اینکه توانسته “جان مریم” را با انگشتان کوچکش به قشنگی بنوازد گونهاش را میبوسم.
شنیدن صدای آهنگ “جان مریم چشماتو وا کن …” برای برانگیختگی حس نوستالژیک افراد هدف این متن یعنی مادرا ی دو نسل قبل از الان
من میگذارم فرزندم توی خانه کنار من شیرینی درست کند. دست زدن به چرخ خیاطیام را برایش ممنوع نمیکنم.عکس گرفتن با دوربین خودم را ممنوع نمیکنم. همیشه لباسهای رنگی میدوزم برایش و بهش یاد آوری میکنم که رسالت بزرگی در شاد کردن دل مردم دارد.
بچه به دنیا آوردی دل مردم شاد شه؟ واقعا که 😐
بهتره قبل از بچه آوردن کمی منطقی تر باشیم و به سوال “آخرش که چی ؟” فکر کنیم.
من فرزندم را برای انتخاب رشته دبیرستانش پیش مشاور نمیبرم.
چرا؟ مگه بچت نباید درست انتخاب کنه؟ مگه مشاور کمک نمیکنه؟
بهش زمان کنکور را یادآوری نمیکنم. تعداد تستهایش را نمیشمارم و میگذارم آن راهی را برود که از ته ته ته دلش دوست دارد.
میدونید چرا گوسفند علف میخوره؟
چون علف دوست داره.
پس اگه بچه شما راهی رو بره که دوست داره. پس گوسفنده. #باعرضمعذرت
بیاید با هم روراست باشیم. آدم برای چیزی بیشتر از این خلق شدند که هر کاری رو دوست دارند انجام بدند. ما قطعا برای چیز بیشتری خلق شدیم. هم تواناییمون بیشتره و هم خدا برای چیز بیشتری مارو درست کرده.
برای فرزندم و دوستهایش مهمانیهای کوچک خودمانی میگیرم. با دوستهایش دوست میشوم. رفت و آمد با قشر خاصی از افراد یا جنس خاصی از آدمها را قدغن نمیکنم. به او انقدر محبت ميكنم و به او احترام ميگذارم تا در رابطه با جنس مخالف خودش بتواند تصمیم درست را بگیرد.
اهم … بعدا در این مورد یه پست میزارم انشالله! هرچند در مورد چرت بودن این نوع تفکر نیازی نیست که بادی سخت در کنم.
حتی شاید اسم دخترم را بگذارم گلنار که اگر کسی عاشقش شد و خواست شعری برایش بگوید ریتم آهنگین تری توی شعرش بیاید. هر کدام از لوازم آرایشم را که بخواهد بهش میدهم و میگذارم خودش به این نتیجه برسد که با چه ظاهری قشنگ تر است.
اسم بچت رو برای چی انتخاب میکنی؟ دلیلتو یه بار دیگه بگو؟ گلنار؟؟
وقتی به بچت میکی تو آزادی آرایش کنی یعنی آرایش کن و این یعنی تو زشتی و این بعنی باید هر بار بقیه رو فریب بدی که خوشگلی و این …. معلومه که بده!
من میدانم که فرزندم شاید نابغه بزرگی نشود. شاید دانشجوی نمونهای نباشد. شاید حتی دانش آموز درس خوانی هم نباشد اما بی شک انسان بزرگی خواهد شد.
بازم جمله های خوشگل مشگل برای ماسمالی جملات اشتباه قبلی که ذهنتون رو از این درگیری در بیاره. هرچند بماند که درس نخوندن و آرایش کردن و رفتن بیرون با جنس مخالف هیچ کدوم معنی زندگی رو بچتون یاد نمیده.
فرزندم کسی میشود که قدر رنگها را میداند. ارزش بوها را میداند. و تک تک ثانیههایی که چیزهای ریز زندگی را میبیند از خودش، وجودش، تک تک سلولهای بدنش، از من و پدرش، از مردم کشورش و از خدای خودش راضی است. فرزندم کسی میشود که دیدنش حس خوبی به بقیه میدهد. فرزندم کارهای بزرگی برای آدمها میکند. و از همه مهم تر یادش نمیرود که با لبخند کوچکش روز آدمهای غمزده عصبی از همه جا نا امید از همه شاکی را عوض کند. من به جای همه درسهایی که خواندهام، به جای همه تستهایی که زدهام، به جای همه مقالههایی که نوشتهام، فقط برای تربیت کردن همچین فرزندی خودم را تحسین میکنم.
زحمت مهم نیست … بچه این شکلی درس نخون و آرایش کن و دختر باز و … مهمه 😐 اینا ها … اینجا نوشته
صمیمانه تقدیم به تمام پدران و مادران این مرزو بوم….
چرا این سبک زندگی به کل ایران و آذری ها و لر ها و کرد و ها …. که کلا سبک زندگی و اعتقادی و …. شون فرق داره تعمیم میده 😐 چراااا؟
و در آخر بیاید قبول کنیم نباید بچه ها رو ول کنیم! ناسلامتی پدر مادریدا!!!!
پ.ن: آقا و خانوم محترم! لیدیز اند جنتلمن! اگه سواد رسانه ای نداری مجبور نیستی تو این گروها بچرخی و بزاری بقیه سبک زندگی و تفکراتتو عوض کنن. بخدا…
بهت یاد ندادن ، قضاوت نکنی ؟
یا حداقل جای حرفهای بی سر و ته و نقدهای الکی ، یکم رو نقدینگی و ارزش خودت کاری کنی ، که این تهوع رو یه تنوعی بدی ؟
چی یاد گرفتی که هر چیزی که به نظرت بد مزه میاد گاز میگیری ؟
به قول خودت :
خدا لعنت کنه هر کی که بچهها رو دینزده میکنه !
به نظرم هرکس برای چیزی بیشتر از انجام کار های لذت بخش خلق شده.
سلام
زیاد توی حرف های این دکتر ریز نشو این بنده خدا ظاهرا بهاییه.
ظاهرا وجود هم نداره :/
شما بيشتر يك سنگ مغز متحجر به حساب ميايد كه جايي فرصت خودنمايي پيدا نكرديد و از طريق كوبيدن بزرگتر از خودتون اينكارو شروع كرديد.
سلام بر منتقد من!!! 🙂
کجاش تحجر هست؟