و اما میرسیم به روز اول دانشگاه!

به عنوان یک دانشجوی پلیتکنیکی باید با افتخار بگم که اولین جلسه ی دانشگاهم رو نیم ساعت دیر رسیدم سر کلاس و به رسم اخلاق دانشگاهی مثل گاو سرمو انداختم پایین و رفتم صاف ته کلاس نشستم. (به قول دوستان بنده رسوب هستم ، سریع ته نشین میشم 🙂 اونم از بدو طفولیت!! در واقع دوران راهنمایی به بعد :[] )
البته از نگاه های تعجب برانگیز ترم اولی هایی بگذریم که نمیدوستن اومدن و رفتن اجازه نمیخواد.
خوب، وقتی از کلاس فیزیک 1 اومدم بیرون و از دست کلاس گرم و بی کولر و استاد کند و بامزه اش جدا شدم، نیم ساعتی فرصت کردم برم دوری تو دانشگاه بزنم و اولین و تنها ترین و بهترین توصیفی که میتونم از محیط دانشگاه امیرکبیر داشته باشم یه جمله است : اوووووف … چقدر شلوغه 😐
و البته باید بگن که بنده کلا طرفدار شلوغی + شور و شوق جوانی هستم ولی اون جا دیگه نوبرشه!!
کلی آدم که دارن هرکدوم یه کار میکنن : یکی میره اون ور ، یکی میره اینور ، یکی نشریه ای که شب تا صبح براش جون کنده رو میده به بقیه ، یکی داره اون کوشه میلومبونه ، یکی داره با دوست دخترش لاس میزنه ، اون یکی داره با دوستش شعر میگه (!) ، و افرادی هم هستن که دارن لوله پلیکا میفروشن ( البته فکر کنم امروز فیلانواره ی مواد و پلیمر بود که داشتن نتایج تحقیق هاشونو به دنیا نشون میدادن!!). داخل پرانتز بگم که هیچکس درس نمیخوند :))
خلاصه اینکه زنگ خوردو (????) من رفتم سر کلاس ادبیات و باز ته کلاس نشستم :)) هرچند صدای استاد نمیرسید ولی خوبای ته کلاس که خواب بودن و خوبای کلاس که با دوستشون داشتن لاس میزدن (البته سر کلاس قبلی این اتفاق افتاد) قشنگ آشنایی پیدا کردم.
من عاشق معلم های بی مزه ای هستم که فکر میکنن بامزه ان!! خلاصه هر جوری بود گذروندیم این زنگ رو هم و رفتم دفتر بسیج دانشکده مون. و وقتی به اون یارویی که اونجا بود گفتم که میخوام ثبت نام کنم برق شور و شعف خاصی توی چشماش دیدم که انگار چندین و چند ساله هیچ کس نمیخواست عضو بسیج دانشکده بشه. خلاصه بعد از کلی چاق سلامتی و این حرف ها یه خصوصیت جالب دیگه ی دانشگاه رو هم کشف کردم. جوش خوردن ارتباطات واقعا در. “سلام. خوبی؟” هست. که باز این شرایط هم جزو شرایط مورد علاقه ی منه ولی اینا دیگه نوبرشن!!
خوب دیگه، بقیه اش بمونه برای روز های آتی، تا همین جاش خیلی از اسرار دامشگاه رو فهمیدید (یو ها ها ها!)

4 دیدگاه در “و اما میرسیم به روز اول دانشگاه!”

  1. خخخخ موفق باشی
    اومدم مطلبه چگونه کنکوری بخوانیم رو بخونم کل وبتو گشتم 🙂 وب قشنگیه ایشالا بعد کنکور میام سر میزنم دوباره :))))))))))9

  2. فک کردم روز اول دانشگاه از ترم یک رو میگی که محیط دانشگاه رو معرفی کنی ولی خیلی مطالب قشنگی بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.