۱. آقای شرلاک یه عادتی داشتن که یادشون میرفت غذا بخورن. ایشان اعتقاد داشتن شکم پر باعث میشه آدم کندتر فکر کنه. و فکر کردن به اینکه «چی بخورم؟» ذهن آدمو از چیزای مهمتر پرت میکنه.
۲. سؤالاتی مثل شام را چکار کنم؟ و چطور این هفته را به آخر برسانم؟ ظرفیت ذهنی زیادی را اشغال میکنند. شفیر و مولایناتان به آن «پهنای باند ذهنی» میگویند. مینویسند «اگر میخواهید افراد فقیر را درک کنید، خودتان را تصور کنید که ذهنتان جای دیگری است. خویشتنداری مثل یک چالش است. حواستان پرت است و بهآسانی پریشان میشوید. و این هر روز تکرار میشود». کمیابی -چه کمیابی زمان چه پول- اینگونه منجر به تصمیمهای نابخردانه میشود.
اما تمایزی کلیدی وجود دارد میان افرادی که زندگیهای شلوغ دارند و آنهایی که در فقر به سر میبرند: نمیتوان از فقر مرخصی گرفت.
چرا فقرا اینقدر تصمیمهای بد میگیرند؟
۳. در شرکت جدیدی که کار میکنم نعمت غذایی فراوانه. شکم همه خفنهای شرکت هم جلوئه (تقریبا). من اگه جای مدیر عامل بودم این وضعیت رو عوض میکردم. انسانها گوسفند نیستن که با تامین یونجه و آب و جای خواب، خوب کار کنن. یا بر فرض که خوب کار کنن، این فضا واقعاً همون حس طویله رو نمیده؟ میدونم که اونا میگن این برای افزایش کارایی و شادابی و انگیزه و بهرهکشی(!) از کارمندها هست ولی خب… من دارم نمادسازی میکنم. قطعاً توی اون منطق سرمایهدارانه، این حرکت خیلی کوله!!
۴.
إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا(5)
عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا(6)
يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا(7)
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا(8)
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا(9)
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا(10)الإنسان
میفرماد: عبادالله نه تنها به نذر خود وفا میکنند و آن.چه را دارند میبخشند و مسکینان و یتیمان و اسیران را غذا میدهند و بیاعتنایی و سردی خود به دنیا را به اوج خود میرسانند.
۵. تازه وقتی انسان گشنه میشه مغزش گیرپاچ میکنه میفهمه چقدر اسیره. به خاطر چند کالری بیشتر تموم روح و روانش میریزه به هم. اون نقطه است که واقعاً باید یه دلیل واقعی برای تحمل داشته باشه. روزه رو در نظر بگیر. اون لحظههای آخر بعد یه روز سخت و پر فعالیت، وقتی فقط که داری واقعا رد میدی چی باعث میشه خودتو نگه داری؟ اونو میگم!
پ.ن: شرلاک رو دوست دارم. ولی شروع مطلب با نام و یاد اون دلیل بر الگوی خوبی بودن نیست!
پ.ن۲: جستارنویسی گرچه عموما طولانیتر است ولی با اینحال اتلاق جستار به این جونه پستها اشتباه نیست!