Flow

۱. تنها دو حس، منو قانع به ادامه دادن می‌کنند:نخست، غرقگی یا “Flow”، حالت تمرکز عمیق و لذت در هنگام درگیر شدن در یک کار پیچیده است. نه آنقدر پیچیده که نتوانید انجام دهید و نه آنقدر ساده که روتین باشد، یک جایی میان این دو. اغلب به عنوان احساس “in the zone” توصیف می‌شود.و دومی، فهمیدن. فهمیدن ارتباطات که تورا به حیرت وادار کند. حیرت از ارتباط پدیده‌ها، چیزها، الگوها. از آن جالب‌تر اتفاقات رندوم.

۲. دومی را نشانه‌ی خدا تفسیر می‌کنند. واقعاً هم الهی است. قبول اینکه همه‌چیز اتفاقی است واقعاً مشکل است. (درست یا غلط را نمی‌دانم)

۳. البته در نهایت، ما همه بنده هورمون‌هایمان هستیم. فلو و فلسفیدن هورمون‌هایی را آزاد می‌کنند که به درد لُب پیشانی ما که در تکامل متأخر است می‌خورد، برای همین والاتر است و سخت‌تر به دست می‌آید. با دراگ و الکل و کوفت و زهرمار دست یافتنی نیست.

۴. فکت قبلی به هیچ‌وجه الهی نیست.

پ.ن: عکس کاور توسط میدجرنی (هوش مصنوعی) تولید شده. بی‌مفهوم و عجیب.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.